عـکس |
|||
چهار شنبه 7 دی 1390برچسب:, :: 9:47 :: نويسنده : نیما رستگار
دیشب دلم گرفته بود ، مثل هوای بارونی دلم هواتو كرده بود ، هوای شیرین زبو نیت دلم میخواست گریه كنم ، بگم كه سخته تنهایی ای همصدا ای آشنا ، بگو كه پیشم می مونی نمی دونم چه حالی و كجایی و چه می كنی ولی صدات تو گوشمه ، می گی كه اینجا می مونی .......... ادامه مطلب ... پنج شنبه 24 آذر 1390برچسب:, :: 18:19 :: نويسنده : نیما رستگار
خاطره های مرا به آنجا ببرید که برای نخستین بار دلم به تپشهای دلی دیگر پاسخ داد.....
================================================= کاش می شد در نگاهت همچو اشکی جا بگیرم یا نیفتم از نگاهت یا اگر افتم بمیرم.....
================================================= در میان مشکلات گاهی سکوت کن...... شاید خدا حرفی برای گفتن داشته باشد.....!
================================================ در چشمان کسی که پرواز را نمی فهمد هر چه بیشتر اوج بگیری کوچکتر خواهی شد....
================================================= از دیروز به دنبالت دویدم و به امید دیدارت به امروز رسیدم ولی افسوس........! افسوس که تو به فرداها سفر کردی...
================================================ روزی اگر نبودم یک آرزویم را بر آورده کن و زیر لب بگو: یادش بخیر...!
================================================== گل اگر خار نداشت دل اگر بی غم بود اگر از بهر پرنده قفسی تنگ نبود زندگی.عشق.رهایی.همه بی معنا بود... =============================== اتل متل جدايي عشق گلم كجايي؟ حالم شده پريشون يه دل دارم پر از خون عشقم رفته هندستون خونم شده قبرستون يه دنيا قصه بردار اسمشو بذار بچگي تا آخر زندگي آچين و واچين تموم شد عمر منم حروم شد.....!!!
================================================== = اگه نتونستي خاطره كسي رو از خاطرت پاك كني بدون كه هميشه در خاطرش هستي......
================================================ خیانت تنها این نیست که شب را با دیگری بگذرانی خیانت می تواند دروغ دوست داشتن باشد. خیانت تنها این نیست که دستت را در خفا در دست دیگری بگذاری... خیانت می تواند جاری کردن اشک بر دیدگان معصومی باشد....
=================================================== دنیا را بد ساختند.کسی را که دوست داری دوستت ندارد کسی که تو را دوست دارد تو دوستش نداری اما کسی که تو دوستش داری و او هم دوستت دارد به رسم و آئین زندگانی به هم نمی رسید و این رنج است.......زندگی یعنی این...
=================================================== نه چتر داشتی نه روزنامه نه چمدان که عاشقت شدم...... از کجا باید می دانستم مسافری؟؟؟!!
================================================== وقتی عاشقش بودم او دوستم نداشت و زمانی که عاشقم شد برایم بی ارزش شده بود حالا می فهمم که چرا اول قصه ها می نویسند: یکی بود و یکی نبود
============================================== =به قلبم نشستی نگفتم چرا؟؟؟ دلم رو شکستی نگفتم چرا؟؟؟ یکی خواب شب های من را ربود چو دیدم تو هستی نگفتم چرا؟؟؟
================================================== جدايي را من نخواستم خدا كرد نمي دانم كدام ناكس دعا كرد يار با ما بي وفايي مي كند بي سبب از ما جدايي مي كند شمع جانم را بشكست آن بي وفا جايي ديگه روشنايي مي كند مي كند با خويش و خود بيگانگي با غريبان آشنايي مي كند نمي دانم از اول بي وفا بود يا كه نازش كشيدم بي وفا شد
======================================== قتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم...... وقتی که دیگر رفت من به انتظار آمدنش نشستم..... وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد من او را دوست داشتم....... وقتی که او تمام کرد من شروع کردم.... وقتی که او تمام شد من آغاز شدم..... و..... چه سخت است تنها متولد شدن.....تنها زندگی کردن.... و .....تنها مردن...!!!
یک شنبه 13 آذر 1390برچسب:, :: 13:36 :: نويسنده : نیما رستگار
Secrets Of Love 1 راز عشق در تواضع است . این صفت به هیج وجه نشانه تظاهر نیست . بلکه نشان دهندۀ احساس و تفکری قوی است . میان دونفری که یکدیگر را دوست دارند،تواضع مانند جویبارآرامی است که چشمۀ محبت آنها را تازه و باطراوت نگه می دارد.
2 راز عشق در احترام متقابل است . احساسات متغییرند ، اما احترام دو طرف ثابت می ماند .اگر عقاید شریک زندگی ات با عقاید تو متفاوت است ، با احترام به نظریاتش گوش کن. احترام باعث می شود که او بتواند خودش باشد.
3 راز عشق در این است که به یکدیگر سخت نگیریم . عشقی که آزادانه هدیه نشود ، اسارت است .
4 راز عشق در این است که هر روز کاری کنی که شریک زندگی ات را خوشحال کند ، کاری مثل دادن هدیه ای کوچک ، تحسین ، لبخندی ار روی محبت . نگذار که جویبار محبت تان از کمی باران ، بخشکد.
5 راز عشق در این است که رابطه تان را مانند یک باغ ، با محبت تزئین کنید . بذر علاقه ها و عقیده های تازه بکار که بزیبایی بروید . ضمنا فرامش نکن که باغ را باید هرس کرد ، مبادا غنچه های گل پوشیده از علف های هرزۀ عادتهاشود . برای آن که عشق همواره با طراوت بماند ، باید به آن مثل هنر ، خلاقانه نگاه کرد . ادامه مطلب ... یک شنبه 13 آذر 1390برچسب:, :: 13:12 :: نويسنده : نیما رستگار
دو دریچه دو نگاه دو پنجره، دو رفیق دو همنشین دو حنجره
ادامه مطلب ... چهار شنبه 9 آذر 1390برچسب:, :: 11:45 :: نويسنده : نیما رستگار
1- شش سال اوّل زندگی: • گریه نکن • شیطونی نکن • دست تو دماغت نکن • تو شلوارت پیپی نکن • مامانت رو اذیّت نکن • روی دیوار نقاشی نکن • انگشتت رو تو پریز برق نکن • دمپایی بابا رو پات نکن • به خورشید نگاه نکن • شبها تو جات جیش نکن • تو کمد مامان فضولی نکن • با اون پسر بیتربیته بازی نکن • اسباببازیها رو تو دهنت نکن • زیر دامن شمسی خانوم رو نگاه نکن • دماغت رو تو لوله جاروبرقی نکن ادامه مطلب ... چهار شنبه 9 آذر 1390برچسب:, :: 11:44 :: نويسنده : نیما رستگار
دروغ های متداول برخی پسران به دختران همراه با معانی آنها(طنز)
دروغ: بعدا" باهات تماس می گیرم معنی: دیگه هیچ وقت منو نمی بینی دروغ: تو قسمتی از وجود منی- نمی دونی تا چه اندازه دوستت دارم معنی: تو برای من به اندازه کافی زیبا، باهوش و پولدار نیستی میزارمت کنار دروغ: اون دختر هیچ تیریپی با من نداره - ما فقط دوست معمولی هستیم معنی: عاشقشم دروغ: من ترو برای وجود خودت دوست دارم معنی: من فقط دنبال سکس هستم دروغ: آخر این هفته با دوستام داریم میریم کوه معنی: داریم میریم دختر بازی. دروغ: می تونی 5 هزار تومن بهم قرض بدی؟ تا آخر هفته بهت برمیگردونم معنی: پولتو ببوس و باهاش خداحافظی کن. این هم شاید بزرگترین دروغی باشد که تا بحال گفته شده: دروغ: قول میدم تا زمانیکه مرگ مارو از هم جدا نکرده عاشقت باشم، باهات صادق باشم و ازت نگهداری کنم معنی: ازت میخوام لباسامو بشوری، خونمو تمیز کنی، غذا برام بپزی، وقتی مریض میشم ازم پرستاری کنی، از بچه هام مراقبت کنی، به دوستام و خـانوادم سـرویـس بدی . هر وقت بخوام میـرم با دوسـتــام و دخـتـرای دیـگـه گـردش، هیچوقت پول بـهت نمی دم و هیچ کلمه خوشـحال کنـنده ای بـهت نخواهم گفت و هیچ کاری که برای تو جالب باشه انجام نخواهم داد! اگر به شما هم دروغی گفته شده است، می توانید آنرا در بخش نظرات ذکر کنید. شنبه 28 آبان 1390برچسب:, :: 1:34 :: نويسنده : نیما رستگار
1.به خدا ميگن چرا اول مرد را آفريدى بعد زن را 2.پسر چیست؟ 3.سه تا مرد ميميرن . خدا گفت : اولی بره بهشت ، دومی بره جهنم ، سومی بره طويله !پرسيدن : چرا ؟خدا گفت : اولی زن داشت و دنيا براش جهنم بود ، دومی مجّرد بود و دنيا براش بهشت بود ، سومی زنش مرد ولی خاک بر سر بعدش رفت يه زن ديگه گرفت 4.ممكنه آدما پسر باشن اما ، پيش نمياد پسرا آدم باشن ! 5.هنگام صرف غذا "دخترا " مرتب پشت میز می نشیند. مقدار کمی غذا می کشند. به آرامی غذا می خورند. تنها نوک قاشق را در دهان می کنند. ادامه مطلب ... شنبه 28 آبان 1390برچسب:, :: 1:19 :: نويسنده : نیما رستگار
1.وقتی خانومی بهت گفت: “چــــــــــــــــی؟”، به این معنا نیست که گفته شما را نشنیده. او در واقع به شما فرصت داده که گفته خود را تغییر دهید! 2.الان دیگه زنها در همه ورزشها مثل فوتبال، همه علوم بویژه انرژی اتمی و حتی در کار و تجارت موفق هستند،… خدا وکیلی اینطوری که دارن پیشرفت میکنن امید این میره یه روزی بیاد که ” پارک دوبل” رو هم یاد بگیرن!!! 3.دختـراي عزيزي كه ميگن همه پسـرا مثل همن .......كسي مجبورتون نكرده بود همه رو امتحان كنيد. 4.متوسط میزانی که یک خانم در طول عمرش روژلب میزنه چقدره؟ 5.زن چیست؟
ادامه مطلب ... پنج شنبه 26 آبان 1390برچسب:, :: 21:48 :: نويسنده : نیما رستگار
پنج شنبه 26 آبان 1390برچسب:, :: 21:35 :: نويسنده : نیما رستگار
پنج شنبه 26 آبان 1390برچسب:, :: 21:27 :: نويسنده : نیما رستگار
چهار شنبه 25 آبان 1390برچسب:, :: 22:4 :: نويسنده : نیما رستگار
سر کلاس درس معلم پرسید:هی بچه ها چه کسی
می دونه عشق چیه؟
هیچکس جوابی نداد همه ی کلاس یکباره ساکت
شد همه به هم دیگه نگاه می کردند لنا آروم سرشو
انداخت پایین در حالی که اشک تو چشاش جمع
ادامه مطلب ... چهار شنبه 25 آبان 1390برچسب:, :: 22:2 :: نويسنده : نیما رستگار
گفته بودند عشق طوفان ميکند چهار شنبه 25 آبان 1390برچسب:, :: 21:51 :: نويسنده : نیما رستگار
______¤¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤¤---------------¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ چهار شنبه 25 آبان 1390برچسب:, :: 12:51 :: نويسنده : نیما رستگار
سازنده ترين کلمه((گذشت)) است...آن را تمرين کن. ادامه مطلب ... چهار شنبه 25 آبان 1390برچسب:, :: 12:49 :: نويسنده : نیما رستگار
ادامه مطلب ... چهار شنبه 25 آبان 1390برچسب:, :: 12:32 :: نويسنده : نیما رستگار
تو تشنه ی شعرای من، من تشنه لبهای تو...
تو آنسوی کوهها، من پشت ردپای تو...
کی میرسی پیش دلم، با واژه های خنده ات؟
تا واژه هایم گم شود در بین واژه های تو...
چشم من فرش تمام پای تو
قلب من تقدیمی چشمان تو
دیده بگشای و بیا، این جان من
هرچه جان دارم فدای جان تو...
قلب من یک کوچه تاریک بود
با تو روشن شد مثل ماهتاب
تو شدی ستاره شبهای این
کوچه گرد کوچه های ماهتاب...
عشق یعنی با من و تو، ما شدن
عشق یعنی خیس و بارانی شدن
عشق یعنی لحظه ای چشم تو را
دیدن و خندیدن و عاشق شدن...
چهار شنبه 25 آبان 1390برچسب:, :: 12:28 :: نويسنده : نیما رستگار
چشمانت مرا به خود میخوانند به میهمانی رقص ستاره ها به تماشای صمیمیترین لحظه ها
و لبانت چون دو غنچه بر هم نهاده فرو برده ی راز سر به مهری اند بی انکه خلوت شبانه ام را بر هم ریزند نرم و آرام در گوش دل نجوایی سر دادهاند
و سینه ات وام دار لحظه هایست شگفت که غروب را به تلخی بارها تجربه کرده و اینک در طلوع آتشبازی عشقی نو مرا به خود میخواند
و من بی لحظه ای درنگ بی تردید از رفتن و ماندن اجابتش می کنم
لحظههای دلواپسی همه در کمین نشسته اند اما میروم
شاید فراسوی دیوارهای بلند تجربه کبوتریست که رسیدنم را انتظار می کشد! سه شنبه 24 آبان 1390برچسب:, :: 17:47 :: نويسنده : نیما رستگار
سه شنبه 24 آبان 1390برچسب:, :: 17:16 :: نويسنده : نیما رستگار
آیا میدانید یک انسان ۸ ثانیه بعد از قطع گردن هنوز به هوش است.
ادامه مطلب ... سه شنبه 24 آبان 1390برچسب:, :: 16:58 :: نويسنده : نیما رستگار
سه شنبه 24 آبان 1390برچسب:, :: 16:54 :: نويسنده : نیما رستگار
سه شنبه 24 آبان 1390برچسب:, :: 16:3 :: نويسنده : نیما رستگار
گفتگو با خدا دو شنبه 23 آبان 1390برچسب:, :: 22:29 :: نويسنده : نیما رستگار
دو شنبه 23 آبان 1390برچسب:, :: 22:15 :: نويسنده : نیما رستگار
دو شنبه 23 آبان 1390برچسب:, :: 21:52 :: نويسنده : نیما رستگار
دو شنبه 23 آبان 1390برچسب:, :: 21:50 :: نويسنده : نیما رستگار
تست بسیار جالب : این بازی بطرز شگفت آوری دقیق خواهد بود
ادامه مطلب ... دو شنبه 23 آبان 1390برچسب:, :: 21:45 :: نويسنده : نیما رستگار
- توی مهمونی ها مرتب از بچه چهار ساله تون بخواهید که هر چی شعر بلده بخونه. ادامه مطلب ... چهار شنبه 11 آبان 1390برچسب:, :: 12:46 :: نويسنده : نیما رستگار
چهار شنبه 11 آبان 1390برچسب:, :: 12:37 :: نويسنده : نیما رستگار
دو شنبه 9 آبان 1390برچسب:, :: 22:32 :: نويسنده : نیما رستگار
دو شنبه 9 آبان 1390برچسب:, :: 22:24 :: نويسنده : نیما رستگار
دو شنبه 9 آبان 1390برچسب:, :: 22:16 :: نويسنده : نیما رستگار
دو شنبه 9 آبان 1390برچسب:, :: 12:26 :: نويسنده : نیما رستگار
دو شنبه 9 آبان 1390برچسب:, :: 12:21 :: نويسنده : نیما رستگار
دو شنبه 9 آبان 1390برچسب:, :: 12:17 :: نويسنده : نیما رستگار
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
|||
|